واکاوی ادعای برخی رسانهها مبنی بر گرانی بنزین در ایران
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۷۴۱۷۱
ماخیرا ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشرشده که در آن ادعا میشود؛ «برخلاف اعلام کارشناسان و سایتهای آماری، باتوجه به میانگین حقوق دریافتی ۱۱میلیون تومانی در ایران، قیمت بنزین در کشور هفتبرابر آمریکاست، بنابراین هر کارگر ایرانی با حقوق روزانه خود ۳۹لیتر و هر آمریکایی با این مقدار، میتواند ۲۷۰لیتر بنزین بزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برهمین اساس در این گزارش به نحوه قیمتگذاری بنزین در کشور پرداخته و صحت و سقم این ادعا را بررسی میکند. بنزین عمده سوختی است که در کشورمان رواج داشته و مورد استفاده قرار میگیرد. ایران برخلاف سایر کشورها که علاوهبر بنزین از سوختهای جایگزینی همچون سیانجی و الپیجی استفاده میکنند، سبد سوختی خود را فقط منحصر بر بنزین کرده و به رغم این موضوع قیمت آن را نسبت به دیگر کشورها در کمترین میزان ارائه کرده است.
نحوه قیمتگذاری، درست یا غلط؟
مسأله قیمتگذاری حاملهای انرژی بهخصوص بنزین و مقایسه قیمت آن درکشورهای مختلف، از نمونه مسائلی است که همواره مورد توجه کارشناسان بخش انرژی قرارگرفته و مواضع ونظرات مختلفی را نیزبه همراه داشتهاست. برخی کارشناسان این حوزه معتقدند که با توجه به ذخایر نفت و گاز موجود در کشور، قیمت حاملهای انرژی منطقی است؛ چراکه بهدلیل وجود منابع خدادادی، امری طبیعی است که دولتها با پرداخت یارانه، قیمت تمامشده حاملهای انرژی را برای مصارف تولیدی و خانگی ثابت نگه دارند و از متناسبسازی نرخها با قیمتهای جهانی و میزان تورم داخلی خودداری کنند. این امر به خودی خود یکی از عوامل تاثیرگذار برسطح رفاه اجتماعی خواهد بود. البته ازنظر برخی دیگرازکارشناسان، روند قیمتگذاری با نقدهای بسیاری مواجه است. به عقیده این افراد، شاید در گذشته با توجه به شرایط بینالمللی و میزان مصرف پایین، ثابت نگهداشتن قیمت حاملها اتفاقی درست بود، اما اکنون بهدلیل شرایط موجود و رشد میزان مصرف نسبت به تولید، روند قیمتگذاری حاملها را با چالشهای بسیاری مواجه کردهاست. این موضوع در حالی بوده که با توجه به ناترازی مصرف انرژی در سالهای اخیر و فشار زیادی که برای ثابت نگهداشتن قیمتها به منابع مالی کشور، اصلاح قیمت انرژی و تغییر در تخصیص یارانهها، امری اجتنابناپذیر محسوب میشود.
آیا قیمت بنزین ایران گرانتر از آمریکاست؟
مؤلفهای که درخرید بنزین مطرح میشود، قدرت خرید مردم است. برهمین اساس اگر بخواهیم صحت و سقم ادعای رسانهای که گفته شد را پاسخ دهیم، باید میزان درآمد افراد و قیمت بنزین درهر کشور را نسبت به پول ملی آن بررسی کنیم. بر این اساس مواردی همچون حق اولاد، حق مسکن، حق خواربار و... درحقوق روزانه کارگران مطرح نیست و به همین سبب بررسیهای انجام شده حاکی است که حداقل دستمزد روزانه در ایران و آمریکا به ترتیب حدود ۱۷۷ هزار تومان و ۵۷دلار برآورد میشود. همچنین قیمت بنزین در آمریکا لیتری ۰.۹۶دلار و درایران ۶۰ لیترباقیمت ۱۵۰۰تومان و بقیه با قیمت ۳۰۰۰تومان در نظر گرفته میشود؛ بنابراین براساس اعداد و ارقام مطرح شده با توجه به حداقل درآمد ۱۷۷هزار تومانی به ازای هر روز، هر کارگر ایرانی با مزد روزانه خود میتواند۸۹لیتر بنزین اعماز۶۰لیتر ۱۵۰۰تومانی و۲۹لیتر ۳۰۰۰تومانی خریداری کند. ازطرفی هر شهروند آمریکایی با درآمد روزانه خود میتواند ۶۰ لیتر بنزین خریداری کند. بر همین اساس ادعای «هفت برابر بودن قیمت بنزین ایران نسبت به آمریکا» نهفقط نادرست است، بلکه قدرت خرید هرکارگر ایرانی ازیک آمریکایی درخصوص خرید بنزین، حدود ۳۰ لیتر به صورت روزانه بیشتر است.
مقایسه دادهها
ادعای مطرح شده در بحث بنزین صحت ندارد، اما درکالاهای دیگری که یارانه دریافت میکنند، متفاوت است. بهعنوان مثال در حال حاضر قیمت یک کیلوگرم مرغ در میادین میوه و ترهبار کشور حدود ۹۰ هزار تومان و در آمریکا ۶/۳دلار است. بر این اساس، یک ایرانی با دستمزد روزانه خود حدود دو کیلوگرم و یک آمریکایی نزدیک به ۱۶ کیلوگرم مرغ، میتواند بخرد. در نتیجه، قدرت خرید حداقل دستمزد روزانه برای تهیه مرغ در آمریکا هشت برابر ایران است. ازاین مقایسه میتوان نتیجه گرفت؛ به رغم کاهش قدرت خرید مردم ایران برای کالاهایی مانند مرغ، اما قدرت خرید ایرانیان در مورد حاملهای انرژی بهخصوص بنزین، حتی با وجود تورم بالای ۳۰درصد، نهفقط کاهش نداشته، بلکه بیشتر هم شده است. بهعبارتی ثابت نگهداشتن قیمت حاملهای انرژی در ایران با وجود تورم بالا در کشور، موجب شکلگیری چنین وضعیتی شده که البته الزاما نتیجه مثبتی در پی نداشته است؛ به طوری که برخی کارشناسان اقتصادی، موضوع ناترازی انرژی در کشور را ماحصل انفعال در سیاست جامع برای افزایش بهرهوری میدانند که شامل راهکارهای قیمتی و غیرقیمتی برای کنترل مصرف انرژی است.
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: بنزین قیمت بنزین کاهش و افزایش حامل های انرژی قیمت گذاری قیمت بنزین روزانه خود قدرت خرید ثابت نگه حامل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۷۴۱۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تیغ شدت مصرف انرژی روی گلوی اقتصاد ایران
بررسی روند شدت مصرف انرژی در ایران و جهان طی ۳۰ سال گذشته نشان میدهد درحالی که جهان به سمت کاهش شدت مصرف انرژی حرکت کرده، این مسیر در ایران بالعکس طی شده و بر خلاف جهان، به سمت افزایش شدت مصرف انرژی حرکت کردهایم. - اخبار اقتصادی -
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، اقتصاد روبهتوسعه ایران یک پاشنه آشیل بزرگ دارد و آن هم "شدت مصرف انرژی" است. شدت بالای مصرف انرژی در ایران، فقط بهمعنای این نیست که ایرانیها مردمی مُسرف هستند، بلکه بیشتر نشاندهنده این است که ساختار فعلی حاکم بر توزیع و مصرف انرژی در ایران، ساختار ناکارآمدی است که منجر شده بیش از نیاز طبیعی هر فرد، انرژی مصرف شود و عمده مصارف انرژی کشور در بخش غیرمولد باشد.
در ایران روزانه بر اساس ارزش حرارتی، به طور متوسط معادل 7 میلیون بشکه انرژی مصرف میکنیم و درحالیکه چهارمین مصرف کننده گاز جهان و دوازدهمین مصرف کننده نفت جهان هستیم و در مجموع مصارف نفت و گاز ششمین رتبه مصرفی را در جهان داریم، اقتصاد ما اقتصاد بیست و پنجم جهان است. این آمار بهمعنای این است که انرژی را بهحجم بسیار زیاد مصرف میکنیم اما این مصارف بالا، نقشی در رشد اقتصادی کشور ندارد.
ایران با داشتن بیشترین ذخایر نفت و گاز جهان، توانمندی مبتنی بر دانش روز در صنعت برق و گاز، وجود زیرساخـتهای منحصربهفرد در انتقال و توزیع برق و گاز و نیروی توانمند انسانی باید از "انرژی" به عنوان یک نقطه قوت در معادلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور منتفع شود، اما اکنون دچار ناترازی در بخشهای مختلف مرتبط با انرژی هستیم و بهعبارتی "انرژی" به جای نقطه قوت، بهنقطه ضعف کشور تبدیل شده است.
شدت بالای مصرف انرژی که شامل مصارف بیشاز نیاز در بخشهای غیرمولد و مصارف غیربهینه در بخشهای مولد است، دلیل تبدیل شدن "انرژی" به نقطه ضعف کشور بهجای اتکای اقتصاد به "انرژی" به عنوان نقطه قوت است.
بررسی روند شدت مصرف انرژی در ایران و جهان در طی 30 سال نشان میدهد درحالی که جهان به سمت کاهش شدت مصرف انرژی حرکت کرده، این مسیر در ایران بالعکس طی شده و بر خلاف جهان، به سمت افزایش شدت مصرف انرژی حرکت کردهایم.
همانطور که در نمودار بالا مشخص است، شدت مصرف انرژی در ایران در 30 سال اخیر رشدی 85درصدی داشته است؛ درحالی که متوسط شدت مصرف انرژی در همین مدت در جهان کاهشی بوده است.
در سال 1389 مصوب شد که شدت مصرف انرژی کشور در برنامه پنجم توسعه 50درصد کاهش یابد و بعد از عدم تحقق این امر، همین تکلیف برای برنامه ششم توسعه مشخص شد که آن هم محقق نشد.
از دلایل عدم تحقق کاهش شدت مصرف انرژی، با وجود طرحها و برنامههای متعددی که تدوین و اجرایی شده، "ارزانبودن انرژی" در ایران است. حاملهای انرژی امروزه مهمترین فاکتور اقتصادی هر جامعهای محسوب میشوند و در کشورهای مختلف جهان، از همسایگان آسیایی ما تا کشورهای اروپایی و امریکایی، حاملهای انرژی بهگونهای قیمتگذاری شده که مصرف کننده چه در خانهها و چه در بخشهای تجاری و صنعتی، "بهینهسازی مصرف" را در اولویت خود قرار میدهد.
در ایران اما ارزانبودن انرژی موجب شده در هیچکدام از بخشهای مصرفی، چه در نگاه مردم در خانهها و چه در بخش صنعت و ... "بهینهسازی مصرف انرژی" و "ارتقای بهرهوری در بخش انرژی" اولویت نداشته باشد.
اگر در پایان هر سال مطابق تورم اعلامی بانک مرکزی و یا مرکز آمار ایران، میزان انرژیبها نسبت به تعرفههای سالانه در سال بعد افزایش یابد، این بهمعنای ثابت ماندن تعرفههای انرژی است اما اگر مطابق با آنچه در یک دهه اخیر در ایران حاکم بوده، تعرفهها برای سالهای متمادی بدون تغییر باقی بماند، بر اساس تورم دو رقمی که در جامعه وجود دارد، هر ساله سهم هزینههای انرژی در سبد خانوار در حال کاهش است و بهعبارتی فاکتور مهم انرژی که مصارف بیرویه و غیربهینه، آنرا به پاشنه آشیل اقتصاد کشور تبدیل کرده، سالبه سال در ایران در حال ارزانتر شدن است.
انتهای پیام/